کدوم پدر
پارت ۱
ویو جینا:
یه صبح مزخرف دیگه خسته شدم چرا بابام منو نمیخواد من خیلی دوستش دارم ولی طوری رفتار میکنه که انگار بردم چرا اخه من مگه چیکار کردم همه دوستم دارن بجز بابا و داداشم جیهون ادن بهترین برادر دنیا بود که دیگه براش مهم نیستم بخاطر رفتار بابا اون دیگه منو دوست نداره من همیشه از بابام کتک خوردم اون هیچی برام فراهم نکرده نمیدونم چرا رفتم دستشویی و بعدم رفتم پایین
علامت ها:
هانا: ه
جیمین: ج
جینا : + یا کلا نمینویسم
جیهون: _
سلام بابا صبح بخیر
ج.سلام*سرد*
سلام جیهون
_ سلام*سرد*
میگم مامان کجاست؟
ج.رفته بیرون الان میاد
اهان باشه
ه.سلام
ج.سلام عزیزم
_ سلام
+سلام مامان
ه.سلام صبحتون بخیر ببخشید دیر اومدم
ج.اشکال نداره بشین صبحونه بخور
ه.باشه الان میام
(چند دقیقه بعد)
+خب من میرم تو اتاقم با اجازه
ج.برو گمشو پایینم نیا
+چشم
ه.جیمین
_ولش کن مامان
ه.جیهون ساکت باش
_هوف باشه
ویو هانا:
واقعا نمیفهمم چرا جیمین این رفتار رو داره جینا دختر اونه ولی انگار نه انگار نمیدونم چی شد که این رفتار رو پیدا کرد قبلش اینطوری نبود اون خیلی ذوق داشت که بچه هامون به دنیا بیان حتی جینا اون روز رو خوب یادمه
(فلش بک به ۱۴ سال پیش وقتی هانا حامله بود)
ج.وای هانا نمیتونم تا به دنیا اومدنشون صبر کنم
ه.باید صبر کنی دیگه میگم جیمین
ج.جانم
ه.اسمشونو چی بزاریم؟
ج.خب من میگم اسم دخترمونو بزاریم جینا و اسم پسرمونم جیهون
ه.خیلی قشنگه راستی تو کدومشونو بیشتر دوست داری؟
ج.هردوشونو ولی خیلی دلم میخواد بدونم چشکلی میشن
ه.اوهوم راستی به نظرت دخترمون چطور ادمیه
ج.حتما دخترمون یه ادم شاد و کیوت و خوشگل میشه مثل خودم
ه.انگار خیلی دوستش داری
ج.مگه میشه دخترمو دوست نداشته باشم؟اون قراره همه زندگیم بشه قول میدم هیجی واسش کم نزارم
ه.اووو دیگه دارم به دخترمون حسودی میکنما
ج.نگران نباش من دوست دارم عزیزم
ه.مرسی خب قول دادی واسشون چیزی کم نزاریا
ج.هیچی حتی واسه دخترمون چون خیلی دوستش دارم
ه.خوشحالم واقعا
ج.منم
(فلش بک به زمان حال)
ویو هانا:
این جیمینی نیست که من نیشناسم اون فرق کرده ای خدا اخه چرا جینا اینقدر باید زجر بکشه هر شب صدای گریه هاشو از توی اتاقش میشنوم البته اتاق که نه انباری اخه جینا تو انباری میخوابع جیمین که هیچ کاری نمیکنه بهتره برم بهش سر بزنم
تق تق تق
+بفرمایید
ه.سلام دهترم
سلام مامان
ه.حالت خوبه
بله
ه.ولی چشمات خیسن گریه کردی؟
نه من خب اره
ج.ببین دخترم راستشو بگو بخاطر باباته
اره چون اون منو نمیخواد
ادامه دارد......
اگر خوشتون اومد ادامش بدم؟
ویو جینا:
یه صبح مزخرف دیگه خسته شدم چرا بابام منو نمیخواد من خیلی دوستش دارم ولی طوری رفتار میکنه که انگار بردم چرا اخه من مگه چیکار کردم همه دوستم دارن بجز بابا و داداشم جیهون ادن بهترین برادر دنیا بود که دیگه براش مهم نیستم بخاطر رفتار بابا اون دیگه منو دوست نداره من همیشه از بابام کتک خوردم اون هیچی برام فراهم نکرده نمیدونم چرا رفتم دستشویی و بعدم رفتم پایین
علامت ها:
هانا: ه
جیمین: ج
جینا : + یا کلا نمینویسم
جیهون: _
سلام بابا صبح بخیر
ج.سلام*سرد*
سلام جیهون
_ سلام*سرد*
میگم مامان کجاست؟
ج.رفته بیرون الان میاد
اهان باشه
ه.سلام
ج.سلام عزیزم
_ سلام
+سلام مامان
ه.سلام صبحتون بخیر ببخشید دیر اومدم
ج.اشکال نداره بشین صبحونه بخور
ه.باشه الان میام
(چند دقیقه بعد)
+خب من میرم تو اتاقم با اجازه
ج.برو گمشو پایینم نیا
+چشم
ه.جیمین
_ولش کن مامان
ه.جیهون ساکت باش
_هوف باشه
ویو هانا:
واقعا نمیفهمم چرا جیمین این رفتار رو داره جینا دختر اونه ولی انگار نه انگار نمیدونم چی شد که این رفتار رو پیدا کرد قبلش اینطوری نبود اون خیلی ذوق داشت که بچه هامون به دنیا بیان حتی جینا اون روز رو خوب یادمه
(فلش بک به ۱۴ سال پیش وقتی هانا حامله بود)
ج.وای هانا نمیتونم تا به دنیا اومدنشون صبر کنم
ه.باید صبر کنی دیگه میگم جیمین
ج.جانم
ه.اسمشونو چی بزاریم؟
ج.خب من میگم اسم دخترمونو بزاریم جینا و اسم پسرمونم جیهون
ه.خیلی قشنگه راستی تو کدومشونو بیشتر دوست داری؟
ج.هردوشونو ولی خیلی دلم میخواد بدونم چشکلی میشن
ه.اوهوم راستی به نظرت دخترمون چطور ادمیه
ج.حتما دخترمون یه ادم شاد و کیوت و خوشگل میشه مثل خودم
ه.انگار خیلی دوستش داری
ج.مگه میشه دخترمو دوست نداشته باشم؟اون قراره همه زندگیم بشه قول میدم هیجی واسش کم نزارم
ه.اووو دیگه دارم به دخترمون حسودی میکنما
ج.نگران نباش من دوست دارم عزیزم
ه.مرسی خب قول دادی واسشون چیزی کم نزاریا
ج.هیچی حتی واسه دخترمون چون خیلی دوستش دارم
ه.خوشحالم واقعا
ج.منم
(فلش بک به زمان حال)
ویو هانا:
این جیمینی نیست که من نیشناسم اون فرق کرده ای خدا اخه چرا جینا اینقدر باید زجر بکشه هر شب صدای گریه هاشو از توی اتاقش میشنوم البته اتاق که نه انباری اخه جینا تو انباری میخوابع جیمین که هیچ کاری نمیکنه بهتره برم بهش سر بزنم
تق تق تق
+بفرمایید
ه.سلام دهترم
سلام مامان
ه.حالت خوبه
بله
ه.ولی چشمات خیسن گریه کردی؟
نه من خب اره
ج.ببین دخترم راستشو بگو بخاطر باباته
اره چون اون منو نمیخواد
ادامه دارد......
اگر خوشتون اومد ادامش بدم؟
- ۱۱.۸k
- ۰۲ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط